نوعروس براى فرار از زندگى جهنمى در خانه داماد بامراجعه به دادگاه خانواده تقاضاى طلاق كرد.
به گزارش خبرنگار ما، اين زن جوان با ارائه دادخواست طلاق به قاضى گفت: ۳ سال پيش با همسرم كه مردى تحصيلكرده بود، از طريق خانواده اش كه از آشنايان خانوادگى مان بود، آشنا شدم و بعد از مدت كوتاهى با مهريه ۳۰۰ سكه طلا، پاى سفره عقد نشستم.شوهرم در مدت عقد بسيار متين و صبور بود، اماچند روز بعد از عروسى، چهره واقعى اش را به من نشان داد.هنگامى كه براى ماه عسل راهى سفر شديم، مادرشوهرم به بهانه تنهايى با ما همراه شد و اين آغاز بدبختى هايم بود .
شوهرم وقتى با اعتراض من مواجه شد، اخلاقش به يك باره تغيير كرد و مرا به باد كتك گرفت.يك سال به همين شكل زندگى كردم. يك شب شوهرم مى خواست همه پس اندازم را بگيرد كه در برابرش مقاومت كردم. سرم را به شدت به ديوار كوبيد.
هنگامى كه به هوش آمدم به پزشكى قانونى مراجعه و تقاضاى طول درمان كردم.زن ادامه داد: با اين حال به خانه بازگشتم، نمى خواستم زندگى ام از هم بپاشد اما همسرم با ورود من به خانه، چمدانش را بست و اين بار دركمال ناباورى ، بينى ام را بهانه كرد. او بينى مرا دليل اصلى خشونتش مى دانست و از من خواست بينى ام را جراحى كنم.
ابتدا خواسته اش را پذيرفتم و به دكتر مراجعه و بينى ام را عمل كردم اما چندروز بعد از جراحى از كارم پشيمان شدم و متوجه شدم او مرا بازيچه قرار داده است، به همين دليل به دادگاه آمدم و تقاضاى طلاق دادم.
